یحیی خانیحیی خان، تا این لحظه: 15 سال و 2 ماه و 11 روز سن داره
وبلاگ عزیزموبلاگ عزیزم، تا این لحظه: 3 سال و 11 ماه و 27 روز سن داره
داداش امیرعباسداداش امیرعباس، تا این لحظه: 7 سال و 11 ماه و 24 روز سن داره
دوستی من و سپنتادوستی من و سپنتا، تا این لحظه: 7 سال و 6 ماه و 3 روز سن داره
دوستی من و امیرعباسدوستی من و امیرعباس، تا این لحظه: 8 سال و 6 ماه و 28 روز سن داره

پسری از جنس آتش

چشم هارا باید شست جور دیگری باید دید

به نام خدا

خدايا جهان پادشاهي تراست

ز ما خدمت آيد خدايي تراست

پناه بلندي و پستي تويي

همه نيستند آنچه هستي تويي

همه آفريدست بالا و پست

تويي آفريننده ي هر چه هست

تويي برترين دانش آموز پاك

ز دانش قلم رانده بر لوح خاك

چو شد حجتت بر خدايي درست

خرد داد بر تو گواهي نخست

خرد را تو روشن بصر كرده اي

چراغ هدايت تو بر كرده اي

تويي كاسمان را بر افراختي

زمين را گذرگاه او ساختي

تويي كافريدي ز يك قطره آب

گهر هاي روشن تر از آفتاب

تو آوردي از لطف جوهر پديد

به جوهر فروشان تو دادي كليد

جواهر تو بخشي دل سنگ را

تو در روي جوهر كشي رنگ را

نبارد هوا تا نگويي ببار

زمين ناورد تا نگويي ببار

جهاني بدين خوبي آراستي

برون زانكه ياريگري خواستي

ز گرمي و سردي و از خشك و تر

سرشتي به اندازه ي يكدگر

چنان بر كشيدي و بستي نگار

كه به زان نيارد خرد در شمار

مهندس بسي جويد از رازشان

نداند كه چون كردي آغازشان

بهرچ آفريدي و بستي طراز

نيازت نه اي از همه بي نياز

چنان آفريدي زمين و زمان

همان گردش انجم و آسمان

كه چندانكه انديشه گردد بلند

بسر خود برون ناورد زين كمند

نبود آفرينش تو بودي خداي

نباشد همي هم تو باشي بجاي

كواكب تو بر بستي افلاك را

به مردم تو آراستي خاك را

كسي را كه قهر تو در سر فكند

به پامردي كس نگردد بلند

همه زير دستيم و فرمان پذير

تويي ياوري ده تويي دستگير

اگر پاي پيلست اگ پر مور

به هر يك تو دادي ضعيفي و زور

چو نيرو فرستي به تقرير پاك

به موري ز ماري بر آري هلاك

چو بر داري از رهگذر دود را

خورد پشه اي مغز نمرود را

چو در لشگر دشمن آري رحيل

به مرغان كشي پيل و اصحاب پيل

گر آري خليلي ز بتخانه اي

گهي آشنايي ز بيگانه اي

گهي با چنان گوهر خانه ريز

چو بوطالبي را كني سنگ ريز

كرا زهره آنكه از بيم تو

گشايد زبان جز به تسليم تو

زبان آوران را به تو بار نيست

كه با مشعله گنج را كار نيست

ستاني زبان از رقيبان راز

كه تا راز سلطان نگويند باز

مرا در غبار چنين تيره خاك

تو دادي دل روشن و جان پاك

گر آلوده گردم من انديشه نيست

جز آلودگي خاك را پيشه نيست

گر اين خاك روي از گنه تافتي

به آمرزش تو كه ره يافتي

گناه من ار نامدي در شمار

تو را نام كي بودي آمرزگار

شب و روز در شام و در بامداد

تو بر يادي از هرچه دارم به ياد

چو اول شب آهنگ خواب آورم

به تسبيح نامت شتاب آورم

خدایا شروع میکنم روزم به نامت

به وبلاگم خوش اومدید

جادوی من

چگونه یک بطری دلستر را بدون زدن نصف کنیم؟ ۱-چاقو را بردارید و نصف کنید بطری دلسترو  ۲-چسب نواری بردارید و فقط یک قسمت را سه چسب بزنید که تا شود ۳-دور جای بریده شده کاغذ بچسبانید و بگوئید از کاغذ نصف میکنم ۴-نه اینکه نزنید دست را تا نزدیکش ببرید وقتی کمی انگشت کوچیک بهش بخورد بطری از کاغذ نصف میشود ها ها ها! عاشق وقت هایی ام که کلکم درست جواب میدهد
2 مرداد 1399

اندر حال و هوای من و کتابام

هورررررا کتااااابااااااام رسید هیچکی نمیدونه چقدر خوشحالم هورررررا انقدر خندیدم که از مبل افتادم پایین جای مدیا خالی همیشه سر این کتابا بحث داشتیم در قسمتی از این کتاب میخونیم مارکوس از همین الان اعصابم را خرد میکند سرک کشیده ببیند چه مینویسم اره مارکوس یکپچیزیس در باره تو مارکوس ملدرو یک موش است  مارکوس یک گوزن است دست از نگاه کردن برداشت هاها هاها بریم کتاب بعدی لوتا پیترمن رتبه دوم کتاب بعد تام گیتس یییح یییح یییح بخند بخند  اینم رتبه چهارم کتاب بعد خونه درختی خب کاری ندارید گودبای لایک نکنی آدمیزاد نیستی مگر اینکه مسدود باشی ...
28 تير 1399

قرنطینه زدم

سلام من تکلیفم با خودم معلوم نیس میخوام برم میگن نرو نمیخوام برم دعوا میشه اندر احوالات خودم: کارت های شعبده بازی ام رو بردم پایین همراه یک کش و بچه ها رو بهت زده کردم بفرمایید آموزش 1-طرف مقال کارت انتخاب میکند 2-شما بگذارید یک جایی که حواستان بهش باشد توی دسته کارت 3- بر بزنید ولی کنترل کارت از دستتان در نرود 4- یک کش بیارید و دسته را ببندید شل ببندید از اوجایی که کارت هست کش رو پیچ بدید و  6- طرف مقابل انگشتش را روی دته کارت میگذلرد و ... کارت طرف مقابل شوت میشود میتوانید قبل اینکه کش را ببیچانید چند حدس اشباه بزنید بچه ها حیرتی من و نگاه میکردند خب کلک دومی که اجرا کردم دو کارت از روی دس...
25 تير 1399

آتش گرفتمممم

سلام آقا من دیگه رد دادم تو کرونا دیگه کرونا داره معغزمو آتیش میزنه  شوخ طبع بودم برگشتم به حالت کفری قبلی به نظر من کا تنها پیشرفتی که تو کرونا داشتیم رفتن ساعت یک ساعت جلو بوده😐 ولی مثل اینکه جلد چهارم فیزلبرت استامپ داره میاد تظر شما چیه چهار سابقه دار یا فیزلبرت استامپ یا لوتا پیترمن اممممممممم... نمیدونم از این به بعد مطالب کوتاه می ذارم زیاد حوصله ام نمی گیره بنویسم گودبای
15 تير 1399

دلتنگ توام

ای که در این حادثه ها نام تو آرامش من ای حواست من و حال دل سرکش من ای خیال خوش و لبخن تو امنیت من ای همسایه و هم گریه هم صحبت من این شعر مال کیه خوانندهش کیه یعنی ها
14 تير 1399