یحیی خانیحیی خان، تا این لحظه: 15 سال و 2 ماه و 25 روز سن داره
وبلاگ عزیزموبلاگ عزیزم، تا این لحظه: 4 سال و 10 روز سن داره
داداش امیرعباسداداش امیرعباس، تا این لحظه: 8 سال و 7 روز سن داره
دوستی من و سپنتادوستی من و سپنتا، تا این لحظه: 7 سال و 6 ماه و 17 روز سن داره
دوستی من و امیرعباسدوستی من و امیرعباس، تا این لحظه: 8 سال و 7 ماه و 11 روز سن داره

پسری از جنس آتش

چشم هارا باید شست جور دیگری باید دید

پیام سری(هیسسسس)

امروز قراره پیام سری بنویسیم متوجه منظورم میشید؟  ◇♡ ■♤♤♡ ♤■♡⊙☆ فهمیدید چی میگم نوشتم اب سننب نسبیه چیز بی ربطیه ولی غیر قابل خوندنه راحته پیام سری مرحله یک حروف الفبا رو بنویسید مرحله دو زیر هر حروف الفبا شکل بکشید مرحله سه وقتی خواستید نوشته بنویسید برای هر حرف شکل آن حرف را بکشید مثلا به جای نوشتن حرف آ شکل ! رو بگذارید به همین سادگی  هیچ فضولی هم نوشته شما رو نمیتونه بخونه🤣🤣🤣🤣 اینم یه نمونه از نوشته سری یه خورده نامفهومه خب دیگه کاری ندارید گودبای           ...
5 خرداد 1399

من با حال نه چندان خوب

آخیش امروز درست و درمون خوابیدم{به قول ما اراکیا خسویدم} حالم 82 درصد وب ود امروز امحان که حرفش پیش اومد انرزی ام -52 درصد شد دیروز رفتیم باغمون رفتیم که رفتیم تا ساعت حدودا 1:05 هم اونجا بودیم یک و پنج دقیقه شب خیلی وش گذشت با دوستام رفتم بازی کلی خندیدیم فقط یک چیزی منو یلی اذیت میکنه :{آقا یزدان خان وقتی شطرنج بلد نیستی چرا میگی حریف می طلبم پیاده رو میبرم خونه e5 میگم تو حرکت کن چهار حرکت رو یکی میکنه میگه وزیرتو زدم هان؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟وزیر منو چجوری زدی؟؟؟؟؟؟؟؟حالت خوبه؟؟؟؟؟؟} خب وقتی شطرنج ببلد نیس با من که یک ترم شطرنج رفتم میخواد مسابقه بده؟؟؟؟ هی خدا دیروز گلسا منو بدجوری زمین زد خواست باهام شوی کنه یک چوب...
5 خرداد 1399

خدا خیلی مهربونه

مطلبقبلی رو اگه نخوندید بخونید این مطلبم بخونید گفتم که از خواب پریدم و امتحان دارم آره؟؟؟؟؟؟؟؟؟ همشو نادیده بگیرید چووون {تغییر حالت من به گوینده اخبار} شنوندگان و خوانندگان این مطلب عزیز توجه فرمایند کتابی که از سال 97 منتظر ش بودم رسیییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییید تام گیتس 15 همین اان بهکتابم کو سر زدم بینم کتاب جدید چی داره تو اعلانش دیدم نوشته بازهم من. گروه موسیقی مدرسه مشق دوستام درک و متاسفانه مارکوس {نه لزوما ه همین ترتیب} هوررراااااااااا خدایا شکرت پ.ن وسط مطلب:دیدم همه راجع به کتاب متابو اینا صحبت میکنن گفتم منم بگم مثل اینکه اول 2020 رسیده فروردین به...
4 خرداد 1399

درمانده شدم...

سلامی دوباره امروز مثل هر روز شاد نیستم آآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآههی این صدای خمیازه بود چون از واب پریدم  همش هم به خاطر شیرجه داداشی امیرعاس رو من ترکوند منو ها حالا کوچیکه نمیشه بهش فهموند بابا جان یکی که خوابه نپر روش از واب میپره مثل من {آآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآههههی} بدبخت این  فقط کوچکت ر ی ن  اتفاقی بود که من ناراحتم بزارید تو این بخش خودمو خالی کنم با اجازه امتحان مزخخخخخخخخخخخخرررفففففففففف آخیش راحت شدم بله همان طور که بالا میبینید نوشته شده امتحان مزخرف چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ الان یه دلیلی میارم قانع شید 1-مدرسه مون گفته بود فقط از سر کلاس بودن نمره ...
4 خرداد 1399

خدا یعنی...

خدا یعنی اگر تو دنیا کسی رو نداشته باشی اون مراقبته خدا یعنی وقتی مریضی به یادته و خوبت میکنه خدا یعنی کسی میخنداندت و میگریاندت {بخشی از دعای جوشن کبیر} خدا یعنی کسی که از مادر هم بیشتر دوست داره خدا یعنی وقتی دلت پره باهاش حرف میزنی خدا یعنی کسی که نجوا رو هم میشنوه دا یعنی کسی که صلاحتو میخواد و اگر منحرف شی باز یه کاری میکنه که به راه درست بری خدا یعنی کسی که تو بدترین شرایط هم مواظبته دا یعنی میتونی فقط به یک نفر اعتماد کنی
2 خرداد 1399

قرنطینه ی بیخودی

سلام علیک دوباره اومدم اطره بنویسی ما تو قرنطینههر طوری که بشه سرمون گرمه مثلا یه تفنگ دارم گلوله ش یلی بزرگه{فلاسک قدیمی مون بود سرو تهش رو کندم} یا تفنگ اسیدپاش{شیشه شور} ازیافت زباله بهراحتی انجام میشه کاپوچین خیلییییییییییییی تو بلوکمون طرفدار داره دیروز لیگ برگزار کردیم لیگ هشت نفره 4 نفر اومدن الا دو به دو دواره دونفر اومدن الا و دوباره مسابقه امیرعاس اول شد اللته چهار ار لیگ برگزار کردیم 1 بار من اول شدم 2 بار عباس و 1 بار رضا کلهم بازی خوبی ود امروز لیگ سرعتی داریم دیروز 7 9 11 13 کارته بازی کردیم  امروز گفتم لیگ سرعتی رگزار میکنیم 1 کارته بازی میکنیم🙂 یکی از مبلامون رو برگردوندیم شده...
31 ارديبهشت 1399

شعر سعدی

                             ای ساربان آهسته رو کارام جانم می‌رود                     وان دل که با خود داشتم با دلستانم می‌رود                      من مانده‌ام مهجور از او بیچاره و رنجور از او                گوی...
31 ارديبهشت 1399