مزخرف جات
سلام علیک
خوبید خوشید سلامتید
(ای بابا امیرحسین داری شورشو در میاریا هی سلام احوال پرسی برو سر اصل مطلب)
خب بله بلاخره درون آدمم درست میگه
خب اینروز های من خوش میگذرد
بخوام حالمو در حال حاضر تعریف کنم میشه
خوش با احتمال کفری شدن بر اثر چند فکر اگر عکسمو ببینی هنوز چشمم خواب داره
خب یه اریگامی خیلی باحال یاد گرفتم به نام ستاره نینجا
توش حرفه ای شدم آموزششو میذارم
الانم میخوام برم چند تا قایق دیگه درست کنم
یه عکس محض خنده:
قرص متوکل کننده
خب داشتم میگفتم که دیشب رفتیم باغمون یه درخت توت اونجا هست به چه بزرگی رفتیم آنجا یه ماهیتابه بزرگ برداشتیم
تا تونستیم توت سیاه چیدیم ماهیتابه تقریبا پر شد حتی صاحب باغ بغلی هم اومده بود توت بچینه
یه چارپایه گذاشت رفت بالا سبد و آویزان کرد تا تونست توت چید
ما که چارپایه نداشتیم سرمون رفت کلاه
بابابزرگمم گفت اینطوری نمیشه رفت اون چارپایه عظیمه رو آورد ماهیتابه نزدیک بود سرریز کنه
توت ها بدجوری رسیده و خوش طعم بود و رنگی
وقتی برگشتیم کسی نمیدونست فکر کرد ما قاتلیم از قتل برگشتیم😂
راستی چندی پیش اومدم از خودم دادشی یه سلفی بگیرم لحظه آخر امیرعباس دوربینو چرخوند سمت خودش الان تکی عکس میگیرم
فقط اینکه... یه خورده خواب آلودم
خب من برم صبحونه بخورم
گودبای