روز هایی به رنگ گوجه سبز
یادتون باشه یه مطلب نوشتم که مبل و برگرداندیم شد قصر مخازن غذایی خالی بود گفتم اینطوری نمیشه زنگ زدم بابا گفتم اضطراری اضطراری گوجه سبز که قول داده بودی اومد خونه یک کیلو گوجه سبز دستش بود ۲۰۰ گرم بردم تو مخازن قصر ۷۰۰ گرم هم با هم خوردیم هوووم به به ۱۰۰ گرم هم فرداش بردیم باغ در حال حاضر دوچرخه م خراب شده(مسلمان نشنود کافر نبیند) بابام گفت بریم؟ دوچرخه بخریم من اصلا حرفش پیش نکشیده بودم نمیدونم چطوری یادش افتاد الان یه دوچرخه نارنجی آبی قشنگ خریدم گفتم عکس کتاب تام گیتس هارا می گذارم بفرمائید کتاب ۱۶ هم قرار است خیلی زود(به قول خودشان)منتشر شود خبرهای بد(چندان خبر بدی نداریم) امتحان علوم ...